انسان باایمان، روحی مطمئن، اعصابی آرام و قلبی سالم دارد.
معنویاتِ منهای خداشناسی، اعتبار ندارد.
تقوا، لازمه انسانیت است.
امور معنوی و روحانی، روح بشر را قانع می کند و به او رضایت خاطر و اطمینان می دهد.
انسان باایمان، روحی مطمئن، اعصابی آرام و قلبی سالم دارد.
معنویاتِ منهای خداشناسی، اعتبار ندارد.
تقوا، لازمه انسانیت است.
امور معنوی و روحانی، روح بشر را قانع می کند و به او رضایت خاطر و اطمینان می دهد.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
هر مؤمنی که ماه رمضان را روزه بگیرد و آن را تقدیم به خدا کند، خداوند هفت خصلت را در او قرار می دهد:
1. (مال) حرام را از جسمش می زداید.
2. او به رحمت الهی تقرب می یابد.
3. کفاره اشتباه پدرش آدم علیه السلام را داده است.
4. خداوند، شدت و سختی های مرگ را بر او آسان سازد.
5. از گرسنگی و تشنگی در روز قیامت، در امان می ماند.
6. وارد بهشت می شود و از وارد شدن به آتش جهنم مصون می ماند
7. خداوند او را از میوه های بهشتی بهره مند می سازد.
۱-این جنگ نرم ، شما جوانهای دانشجو ، افسران جوان این جبهه اید.
2-شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه ی جنگ نرم ، یکی اش نگاه خوشبینانه وامیدوارانه است .
۳-خط اغفال به خصوص خواص و نخبگان از تاثیر دشمن ، یکی از خطوط القائی و تبلیغاتی دشمن است.
۴-در میدان تنظیم شده ی از سوی دشمن بازی نکنید.... چون چه ببرید ، چه ببازید ، به نفع اوست.
۵-امروز اولویت اصلی کشور مقابله با جنگ نرم دشمن است.
۶-در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثرگذار شود .
۷-جنگ نرم، صحنه رویارویی دروغ های بزرگ باواقعیت های تردیدناپذیراست .
۸-دراین جنگ نرم،کافی است هواداران جبهه حق بیدارباشندو بیکار ننشینند چراکه زبان حق همیشه مؤثرتراز زبان باطل است.
۹-فرهنگ یک سیستم است و دارای انواع و اجزائی است و مهندسی فرهنگ به عنوان یک مهندسی سیستم باید انجام پذیرد .
۱۰- فرهنگ یک جامعه، اساس هویت آن جامعه است .
۱۱-جنگ نرم یعنى ایجاد تردید در دلها و ذهنهاى مردم .
۱۲-یکى از ابزارها در جنگ نرم این است که مردم را در یک جامعه نسبت به یکدیگر بدبین کنند .
۱۳-در جنگ روانى و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى مىآید که آنها را منهدم کند؛
۱۴-مؤثرترین سلاح بینالمللى علیه دشمنان و مخالفین، سلاح تبلیغات است؛
۱۵-من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می کنم اول: جنگ روانی، دوم جنگ اقتصادی و سوم: مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی.
۱۶-کسانی که نسبت به مسائل فرهنگی حساسیت داشته باشند، متوجه مسأله تهاجم فرهنگی خواهند شد.
۱۷-کار فرهنگی در ایران اسلامی مسأله ای است که نمی توان لحظه ای از آن غفلت کرد.
۱۸-مقابله آمریکا با جمهوری اسلامی ایران عملاً در استمرار جنگ روانی با نظام و ملت ایران، معنا پیدا می کند.
۱۹-دشمنان جمهوری اسلامی ایران باورهای سیاسی و دینی و نیز عادات حسنه ملت ما را با تکیه بر ابزارهای فرهنگی هدف گیری کرده اند.
۲۰-اکنون فرهنگ اسلام ناب که انقلاب اسلامی براساس آن بنیان نهاده شده است، دقیقاً هدف تهاجم دشمنان اسلام قراردارد.
۲۱-برای مقابله اصولی و برنامه ریزی شده با این تهاجم دشمن، لازم است مدیریت متمرکز و هدایت کننده ای در امور فرهنگی به وجود آید.
۲۲-شیعه باید مدرن ترین شیوه های تبلیغ را برای رساندن پیام حق خود به دیگران مورد استفاده قرار دهد.
۲۳-هدف از عملیات روانی دشمن، تضعیف روحیه ملت ایران و نشانه ای از استیصال دولتمردان آمریکایی است.
۲۴-شکی نیست که امروز امواج تبلیغاتی پیچیده و درهم تنیده ی عالم، علیه اسلام متمرکز شده است.
۲۵-گستره تهاجم فرهنگیِ جبهه استکبار، همه کشورهای دنیا است اما در این تهاجم مهمترین هدف نظام جمهوری اسلامی است.
۲۶-در تهاجم فرهنگی، هدف، ریشه کن کردن فرهنگ ملّی و ازبین بردن آن است .
۲۷-تهاجم فرهنگی انجام می گیرد تا فرهنگ خودی را ریشه کن کند .
۲۸-فرهنگ مایه اصلی هویت ملت هاست .
۲۹-فرهنگ یک ملت است که می تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند.
۳۰-در تهاجم معنوی ، تهاجم فرهنگی ، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمی بینید هوشیاری لازم است.
معارضه با نظام، یک سابقه سی ساله در این انقلاب دارد؛ چیز جدیدی نیست. اَشکال معارضه، گوناگون بوده است؛ اما همیشه بوده است؛ منتها یک نکته وجود دارد و او این است که هر چه ما در نظام جمهوری اسلامی، توانستیم ریشة خودمان را عمیق تر کنیم و پیشتر برویم و کارهایمان را پیچیده تر بکنیم، توطئة دشمن هم پیچیده تر شده است. این را باید توجه داشت.
خبرهایی که از مراکز حساس سیاسی و امنیتی دنیا به دست ما می رسد، نشان می دهد که دستگاه های عظیم و گسترده ای، با بودجه های کلانی، به طور دائم، متوجه نظام جمهوری اسلامی هستند و دارند کار می کنند؛ هر روز طرحی را به میدان می آورند و هر روز عرصة جدیدی را در مقابل جمهوری اسلامی می آرایند. به هر حال، امروز توطئة دشمن، توطئة پیچیده ای است. ما باید جوانب این توطئه را به روشنی بشناسیم و بشناسانیم. امروز جنگ نظامی با ما، خیلی محتمل نیست؛ لکن جنگی که وجود دارد، از جنگ نظامی، اگر خطرش بیشتر نباشد، کمتر نیست؛ اگر احتیاط بیشتری نخواهد، کمتر نمی خواهد.
در جنگ نظامی، دشمن به سراغ سنگرهای مرزی ما می آید؛ مراکز مرزی ما را سعی می کند منهدم بکند؛ تا بتواند در مرز، نفوذ کند؛ در جنگ روانی و آن چه که امروز به آن جنگ نرم گفته می شود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی می آید که آنها را منهدم کند؛ به سراغ ایمان ها، معرفت ها، عزم ها، پایه ها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور [می آید]. دشمن به سراغ اینها می آید که اینها را منهدم بکند و نقاط قوت را در تبلیغات خود به نقاط ضعف تبدیل کند؛ فرصت های یک نظام را به تهدید تبدیل کند. این، کارهایی است که دارند می کنند. در این کار، تجربه هم دارند؛ تلاش هم زیاد دارند می کنند؛ ابزار فراوانی هم در اختیارشان هست. باید ابعاد دشمن و ابعاد دشمنی را بدانیم؛ تا بتوانیم بر او فائق بیاییم؛ البته ما مدد الهی داریم؛ کمک غیبی داریم؛ بدون شک. این را انسان دارد مشاهده می کند؛ لکن ما مادامی که هوشیارانه [و] آگاهانه در میدان نباشیم، تدبیر لازم را به کار نبریم، کمک الهی، به سراغ ما نخواهد آمد.
دشمنان ما، دشمنان انقلاب، دشمنان نظام جمهوری اسلامی، چند خط را دارند دنبال می کنند که این در تبلیغاتشان و در کاری که انجام می دهند، واضح هم هست. اینها چیزهای پوشیده و پنهانی نیست. باید در ذهن خودمان، اینها را جمع بندی کنیم:
یکی این است که نشانه های امید را مخدوش کنند؛ مورد خدشه قرار بدهند که از جمله همین انتخابات بود. حضور هشتاد و پنج درصدی مردم، یک چیز امیدبخشی است؛ یک چیز مهمی است؛ همان طور که عرض کردیم، سی سال بعد از یک انقلاب، مردم کشور بیایند به نظام برآمدة این انقلاب، یک چنین آرای وسیعی را تقدیم بکنند. این، جز اعتماد به این نظام و دل بستن به این نظام، معنای دیگری ندارد و این، اتفاق افتاد. این، خیلی نقطة قوت مهمی است. سعی شد این نقطه قوت را تبدیل کنند به نقطه ضعف؛ این مایة امید را تبدیل کنند به مایه تردید؛ مایه یأس. این، کار خصمانه ای است. این، یکی از خطوط کاری دشمن است؛ مرتباً القای بن بست کردن. شما اگر ببینید این تبلیغات رادیوها را - حالا امروز رادیوها دیگر نیست؛ یک وقتی می گفتیم ده ها رادیو؛ امروز مسئلة هزارهاست؛ رادیو هست؛ تلویزیون هست؛ این وسایل اینترنتی هست - مرتباً القای بن بست، القای بحران [و] القای سیاه بودن وضعیت می شود؛ هر مقداری که بگیرد؛ هر مقداری که مستمع و شنونده پیدا بکند و باورپذیر باشد برای آنها. دارند در این زمینه کار می کنند. این، یکی از خطوط کاری دشمن است.
(به شما توصیه می کنم حتما این متن را بخوانید)
علامه امینی تعریف کرده است که:
مدتها فکرمیکردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب میکند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا(ع) را چگونه به او میدهد؟
تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستادهام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزهها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست.
کوزهها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم.
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشد، دیدم از دور کسی به طرف من میآید و هرچه او به من نزدیکتر میشد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست،
درد من عشق است و درمانم حسین
دین من عشق است و ایمانم حسین
با الفبای جنون بر دفترم
می نویسم عشق ،میخوانم حسین
مرحوم علّامه مجلسی رحمۀ اللّه تعالی علیه، به نقل از یکی از اصحاب امام جعفر صادق علیه السلام به نام محمّد بن سنان حکایت کند:
از حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم شنیدم، که در جمع اصحاب خود می فرمود:روزی شخصی به محضر مبارک محمّد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله وارد شد، در حالی که حضرت روی حصیری دراز کشیده بود و سر مبارک خود را بر بالشی از لیف خرما نهاده بود و استراحت می کرد.همین که پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله، متوجّه ورود آن شخص گردید، ازجای خویش بلند شد و نشست و خواست دستی بر صورت و بدن خود بکشد که آن شخص مشاهده کرد که حصیر بر بدن مبارک حضرت و نخ های لیف بر صورت نورانیش اءثر گذاشته است.با خود گفت: قیصر و کسری روی پارچه های ابریشمی و مخمل می خوابند و هنوز به این زندگی تشریفاتی که دارند راضی و قانع نیستند، ولی شما با این مقام والا و عظیم بر روی حصیر می نشینی وبر لیف خرما می خوابی؟!
و چون رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله، متوجّه افکار آن شخص شد، او را مخاطب قرار داد و فرمود:توجّه داشته باش که ما از آن ها بهتر و برتریم.به خدا قسم! ما با دنیا و اشیاء آن رابطه ای نداریم؛ چون مَثَل ما در این دنیا همانند سواره ای است که بر درختی سایه دار عبور کند، سپس جهت استراحت کنار آن درخت فرود آید و زیر سایه اش بنشیند؛ و چون به مقدار کافی استراحت کرد آن را رها کند و به دنبال مقصد خویش به راه افتد.