من انسان،من حیوان(برای متوجه شدن این قسمت حتما باید مطلب قبلی(انسان موجود مرکب)رابخوانید)
در ذات انسان دو من فرمانروایی می کند حال با خود انسان است که به من انسانی و یا به من حیوانی زندگی کند.
مرکب بودن انسان یا دادگاه داخلی
وقتی انسان یک کار غلطی را انجام می دهد(در زمان فرمانروایی شهوت)بعد آن کار یک ملامت وجدان به سراغش می آید که اورا سرزنش می کند از کاری که انجام داده.
در دادگاه یک خطاکار-شاکی-قاضی وجود دارد،وقتی انسان موجب خطایی می شود و خود را سرزنش میکند انگار چیزی که موجب کار خطا شده است(شهوت)وکسی که دارد او را سرزنش می کند وکسی که می گوید این کارت اشتباه بودهمان عقل(قسمتی از روح خدا که درما دمیده شده است)است.
نتیجه گیری از این قسمت:هیچوقت ممکن نیست در دادگاه شاکی و خوانده و قاضی یک نفر باشد ولی انسا در مواقع بعد از اشتباه هر سه مورد خودش است،خودش اشتباه کرده و خودش سرزنش می کند و خودش انصاف را می گوید؛این نشانه مرکب بودن انسان است.
دریافت
حجم: 2.25 مگابایت
توضیحات: کتاب آزادی انسان