علی ابن علی طالب علیه سلام ازخانه بیرون آمده بود وطبق معمول به طرف صحرا و باغستان ها که با کار کردن در آنجاها آشنابود می رفت،ضمناباری نیزهمراه داشت.شخصی پرسید:"یاعلی!چه چیز همراه داری؟"
علی:"درخت خرما،ان شاءالله."
-درخت خرما؟!
تعجب آن شخص وقتی زایل شد بعد از مدتی او و دیگران دیدند تمام هسته های خرمایی که آن روز علی همراه می برد که کشت کند وآرزو داشت در آینده هر یک درخت خرما تناوری شود،به صورت یک نخلستان درآمد وتمام آن هسته هاسبزو هرکدام درختی شد.