ملت ایران برای انتخاباتی که در پیشرو دارند باید دقت بسیاری کنند
زیرا سرنوشت کشور دوباره در دستان ملت است
با توجه به اینکه
کشور را نباید دست منافقین و دشمنان بسپارند
(به شما توصیه می کنم حتما این متن را بخوانید)
علامه امینی تعریف کرده است که:
مدتها فکرمیکردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب میکند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا(ع) را چگونه به او میدهد؟
تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستادهام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزهها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست.
کوزهها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم.
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشد، دیدم از دور کسی به طرف من میآید و هرچه او به من نزدیکتر میشد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست،
مرحوم علّامه مجلسی رحمۀ اللّه تعالی علیه، به نقل از یکی از اصحاب امام جعفر صادق علیه السلام به نام محمّد بن سنان حکایت کند:
از حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم شنیدم، که در جمع اصحاب خود می فرمود:روزی شخصی به محضر مبارک محمّد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله وارد شد، در حالی که حضرت روی حصیری دراز کشیده بود و سر مبارک خود را بر بالشی از لیف خرما نهاده بود و استراحت می کرد.همین که پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله، متوجّه ورود آن شخص گردید، ازجای خویش بلند شد و نشست و خواست دستی بر صورت و بدن خود بکشد که آن شخص مشاهده کرد که حصیر بر بدن مبارک حضرت و نخ های لیف بر صورت نورانیش اءثر گذاشته است.با خود گفت: قیصر و کسری روی پارچه های ابریشمی و مخمل می خوابند و هنوز به این زندگی تشریفاتی که دارند راضی و قانع نیستند، ولی شما با این مقام والا و عظیم بر روی حصیر می نشینی وبر لیف خرما می خوابی؟!
و چون رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله، متوجّه افکار آن شخص شد، او را مخاطب قرار داد و فرمود:توجّه داشته باش که ما از آن ها بهتر و برتریم.به خدا قسم! ما با دنیا و اشیاء آن رابطه ای نداریم؛ چون مَثَل ما در این دنیا همانند سواره ای است که بر درختی سایه دار عبور کند، سپس جهت استراحت کنار آن درخت فرود آید و زیر سایه اش بنشیند؛ و چون به مقدار کافی استراحت کرد آن را رها کند و به دنبال مقصد خویش به راه افتد.
انس بن مالک، سالها در خانه رسول خدا خدمتکار بود و تا آخرین روز حیات رسول خدا این افتخار را داشت. او بیش از هر کس دیگر به اخلاق و عادات شخصی رسول اکرم در خوراک و پوشاک آشنا بود. آگاه بود که رسول اکرم در خوراک وپوشاک چقدر ساده و بی تکلف زندگی می کند. در روزهایی که روزه می گرفت، همه افطاری و سحری او عبارت بود از مقداری شیر یا شربت و مقداری ترید ساده، گاهی برای افطار و سحر، جداگانه این غذای ساده تهیه می شد و گاهی به یک نوبت غذا اکتفا می کرد و با همان روزه می گرفت. یک شب طبق معمول، انس بن مالک مقداری شیر یا چیز دیگر برای افطاری رسول اکرم آماده کرد، اما رسول اکرم آن روز وقت افطار نیامد. پاسی از شب گذشته و مراجعت نفرمود. انس مطمئن شد که رسول اکرم خواهش بعضی از اصحاب را اجابت کرده و افطاری را در خانه آنان خورده است. از این رو آنچه تهیه دیده بود خودش خورد. طولی نکشید رسول اکرم به خانه برگشت. انس از یک نفر که همراه حضرت بود پرسید: ایشان امشب کجا افطار کردند، گفت هنوز افطار نکرده اند . بعضی گرفتاریها پیش آمد و آمدنشان دیر شد. انس از کار خود یک دنیا پشیمان و شرمسار شد، منتظر بود رسول اکرم از او غذا بخواهد و او از کرده خود معذرت خواهی کند. اما از آن سو رسول اکرم از قرائن و احوال فهمید چه شده و نامی از غذا نبرد و گرسنه به بستر رفت. انس گفت:رسول خدا تا زنده بود موضوع آن شب را بازگو نکرد و به روی من نیاورد.
در ماه رمضان چند جوان، پیر مردی را دیدند که دور از چشم مردم، غذا میخورد.
به او گفتند: ای پیر مرد مگر روزه نیستی؟
پیرمرد گفت: چرا روزهام، فقط آب و غذا میخورم،
جوانان خندیدند و گفتند: واقعا؟
پیرمرد گفت:بلی، دروغ نمیگویم،
به کسی بد نگاه نمیکنم، کسی را مسخره نمیکنم، با کسی با دشنام سخن نمیگویم، کسی را آزرده نمیکنم، چشم به مال کسی ندارم و...
ولی چون بیماری خاصی دارم متأسفانه نمیتوانم معده را هم روزه دارش کنم،
بعد پیرمرد به جوانان گفت: آیا شما هم روزه هستید؟
یکی از جوانان در حالی که سرش را از خجالت پایین انداخته بود، به آرامی گفت: خیر ما فقط غذا نمیخوریم !!!
امام علی (ع):
اگر سه چیز را در زندگیتان اصلاح کنید ,خداوند سه چیز دیگر را برای شما اصلاح میکند
۱-باطنت را اصلاح کن خداوند ظاهرت را اصلاح میکند و خوبی ات را سر زبانها می اندازد .
۲-رابطه ات را با خدا اصلاح کن ,خداوند رابطه ات را با مردم اصلاح میکند و باعث احترام خلق به تو میشود .
۳-آخرتت را اصلاح کن , خداوند امر دنیای تو را اصلاح میکند.
آیت الله بهجت:
این خانه دنیا، خانه ای است که جای ماندن نیست، باید در اینجا یک چیزهایی جمع کرد برای جای دیگر.
چیزهایی که جمع میکنید، آنجا بزرگیش معلوم میشود، اینجا معلوم نیست. آنجا معلوم می شود که این، کافی و وافی است.
نباید به کمی و زیادی توجه داشت، کیفیت مورد توجه است.
اگر کسی برای خدا انفاق کرد و لو کم باشد، آن باقیات هست.